ریاست محترم محاکم تجدید نظر استان
سلام علیکم
احتراماً اینجانب بدینوسیله مراتب اعتراض و تجدید نظرخواهی موکل را نسبت به دادنامه شماره مورخ موضوع پرونده کلاسه صادره از شعبه دادگاه کیفری دو شهرستان که در تاریخ ابلاغ گردیده اعلام و در دفاع از حقوق موکل مطالب ذیل را به عرض می رساند:
در صفحه 35 پرونده موکل در محضر دادیار محترم اظهارات خود را بیان می نماید . با ملاحظه اظهارات موکل مشخص است که ابتدائاً موکل منکر هر گونه اتهام و حضور در جلوی درب خانه شاکیه می شود و عنوان می کند که اصلاً در یوم واقعه در حضور نداشته است . پس از اینکه دادیار محترم به موکل اعلام می نماید که حقیقت را بیان کنید تا نجات پیدا کنید ( النجاه فی الصدق ) موکل با تمسک به همین امر اصل ماوقع را در آخرین دفاعیات بیان می کند .
اصل ماوقع به این شرح بوده است که پسر شاکیه داماد موکل می باشد که با خواهر موکل چندی در اختلاف بوده اند . خانواده شاکیه به درب منزل خواهر موکل رفته و سر و صدا می نمایند که منجر به تشنج ایشان می گردد . موکل که جوان و 20 ساله است از دیدن این صحنه هیجان زده شده و به درب خانه دامادشان که بالای منزل شاکیه ( شاکیه مادر داماد موکل است ) مراجعه و اقدام به سر و صدا می کند تا دامادشان بیرون بیاید ولیکن درب باز نمی شود و داماد خانواده شاکیه درب را باز می نماید و با وساطت دیگری موکل را از آنجا دور می نمایند و غائله ختم می شود.
با توجه به وجود پرونده های متعدد حقوقی و کیفری که پسر شاکیه با خواهر موکل دارد و بابت ضرب شتم محکوم به پرداخت دیه شده و همچنین بابت مهریه و نقفه نیز محکوم شده است این پرونده بر علیه موکل مطرح می شود تا از این طریق وجه المصالحه ای برای پرونده های خانوادگی گردد.
در صفحه 7 پرونده شاهد شاکیه که داماد ایشان است صرفاً اظهار نموده است که از بیرون سر و صدا می آمد و موکل فحاشی می کرده است و اظهار داشته که با مداخله بنده و سایرین موکل از محل رفته است و در این اظهارات هیچگونه اشاره ای به در دست داشتن قمه و یا ورود به عنف و تخریب خودرو نکرده است و بعداً در دادسرا اظهارات خود را تغییر داده و این تناقض در اظهارات شاکی دلالت بر کتمان حقیقت و کذب شهادت می باشد .
همچنین در صفحه 8 پرونده دیگر شاهد پرونده خانم اشرف حسینی اظهار داشته است که موکل قمه داشته است و اقدام به توهین می کرد و یک نفر اونجا بود و او را با خودش برد و در اظهارات ایشان اشاره ای به ورود به عنف به منزل و تخریب نشده است . ایشان در اظهارات خود در داسرا به شرح صفحه 22 پرونده اظهارات متناقضی را عنوان داشته است . همچنین اظهارات ایشان بر خلاف اظهارات دیگر شاهد و شاکی پرونده است . چرا که بنا بر اعلام شاکی موکل وارد حیاط منزل شده است در حالی که این شاهد عنوان داشته که دیدم جلوی در ایستاده بود ولی آن یکی می کشیدش بیرون فلذا ورود به عنف و تخریبی نسبت به خودرو که در داخل حیاط بوده صورت نگرفته است .
لذا اظهارات اولیه شهود با اظهارات بعدی و همچنین با خود شخص شاکیه بسیار متناقض است .
موکل به هیچ وجه اتهام انتسابی را قبول نداشته و همانطوریکه در جلسه دادیاری قرار شد که حقیقت را بیان نماید حقایق را بیان داشته است و نباید به فردی که راه درستی و راستی را پیش گرفته و موجب اطاله دادگاه ها نشده حکم حبس داد آنهم با اظهارات خلاف واقع شهود .
علیهذا نظر به اینکه موکل به مصداق حدیث پیامبر عظیم الشان ما که میفرماید : « النجاهَ فیِ الصِّدقِ کَما اَنَّ الهِلاکَ فِی الکِذبِ»( نجات انسان در راستگوئی و هلاکت انسان در کذب و دروغگوئی میباشد) در پاسخ به درخواست دادیار محترم حقیقت را بیان نمود نباید به گرفتاری و حبس مبتلا شود و ایشان ممکن است خدای نکرده در آینده به حرف هیچ محکمه ای گوش ندهد و متاسفانه با دروغ خود را نجات دهد لذا از محضر دادگاه محترم با توجه به انکار شدید موکل مبنی بر عدم همراه داشتن هر گونه سلاح سرد و اینکه وارد منزل شاکیه نشده است و تهدید و تخریبی نیز نسبت به ایشان نداشته است و اینکه خانواده شاکیه با خواهر موکل دچار مشکل خانوادگی شدید می باشند و این دعوا نمی بایست وجه المصالحه پرونده خواهرش قرار گیرد تقاضای صدور حکم برائت ایشان را استدعا دارد .
با تشکر
وکیل تجدید نظرخواه